آرزوهای نزدیک..

Unknown

جمعه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۱، ۰۳:۵۱ ب.ظ
تو این ماه رمضونیه چقد چیزا بهم ثابت کردی خدا..

تو میدونستی..

خواستی به خودم ثابت بشه..

اینکه نفسم عجب غولی شده..

بیخودی همه چیزو مینداختم گردن شیطان

خواستی بهم ثابت کنی یه عمره دارم

دور خودم میچرخم

خواستی بهم ثابت کنی چقد ضعیفم

ضعیف؟

نه ضعیف که خیلی خوبه!

هیچیم! هیچ..

عجب خنده بازاری درست کردیم

با این زندگی کردنمون!

خودمو میگم.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۱۳
رها آرزوهای نزدیک

نظرات  (۶)

۱۵ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۰ رفتم رفتی رفت...به همین سادگی صرف میشویم
سلام و خدا حافظتون باشه.
عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
نه طاعت می پذیرفتم
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده
پاره پاره در کف زاهد نمایان
سبحه، صد دانه می کردم
........
عجب صبری خدا دارد!
چرا من جای او باشم؟
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام
زشتکاریهای این مخلوق را دارد!
....
عجب صبری خدا دارد....!
اره والا...
۱۳ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۲۸ ازامروزتا شهادتـــــ
سلام.........فراوان...........به شما........رهــــــــــاخانم.........!!!!
یه سؤال دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی میخوام به شما یه شبه بگم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بگـــــــــــــــم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر شما خداوند میتونه کل جهان را قرار بده تو یه تخم مرغ؟؟؟
یا مثلا یه سنگی بسازد که خیلی بزرگ باشه و اما خود خدا هم نتونه بلندش کنه؟؟
منتظر بحث با شما هستم البته اگه مایلید
پاسخ:
معذرت میخوام..
سلام رها جون,

قربون خدا برم که مجبوره خیلی چیزا ببینه و صداش درنیاد!
بقول خودت خنده بازاری درست کردیم برا خودمونـــــــــــــــــا!!!

طاعات و عباداتت قبول...
ما رو هم اجزو لیست کسایی که قراره دعاشون کنی بدون
زخم هایم با طعنه می گویند....دوستانت چقدر بانمکند...!

سلام
آپم
دعوتی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی