دلیل سرگردونی هات رو تو وقتای تنهاییت فهمیدی؟
همون وقتی که همه تنهات میذارن
همه ی دوستات..
پدر و مادر و همسر و فرزندات..
همه ی دل مشغولی هات..
وقتی اینا ازت جدا بشن
سرگردون میشی..
غصه دار میشی..
تنها میشی..
گریه میکنی..
به سر عالم و آدم غر میزنی و حرفای ناجور میزنی..
دلیلشو فهمیدی؟
دلیلش اینه که تو تمام هویتت شده همین دل مشغولی هات..
هیچ رابطه ی خاص و اختصاصی با خدا نداری
که وقتی اینا ازت جداشدن اون رابطه برات بمونه
عبد..
عبد خدا نیستی.. تسلیم محض خدا نیستی..
خاک بندگی نخوردی..
اگه عبد نباشی یعنی هنوز تو جاده ی اصلی زندگی قرار نگرفتی
و سرگرم فرعیات شدی.
و باید به داد خودت برسی..
تو آفریده نشدی که درس بخونی
عاشق بشی! ازدواج کنی!کار کنی
بچه دار بشی و از دنیا بری..(حتی اگه قربه الی الله باشه
که البته باید باشه ها ولی هدف آفرینشت این نبوده)
و این وسط مسطا هم یه سری درد و غصه تحمل کنی
البته با کلی غر زدن سر خدا و دیگران!
هدف آفرینش این نبوده..
راهتو گم نکن.
هدفتو گم نکن...
اول خودتو پیدا کن و برو تو جاده ی اصلی
بعد این فرعیات رو هم براساس همون نقش اصلیت بپذیر
و مدیریتش کن.
واضح بود؟
اگه نبود بگید بیشتر توضیح بدم.
شیطان قسم خورده لاغوینهم اجمعین...(همه ی انسانها رو اغوا میکنم مگر..
(برید ادامه ی آیه رو بخونید))
اغوا میدونی یعنی چی؟
یعنی هم آدرسو بهت اشتباهی میده
هم کاری میکنه هدفتو گم کنی هم میبرتش زیر سوال..
در کنار این حرف آیه ۱۶ سوره حشر رو بخونید..
کـمـثـل الشـیـطـان اذ قـال للانـسـان اکـفر فلماکفر
قال انى برى ء منک انى اخاف اللّه رب العلمین ..
شیطان به انسان میگه کافر شو
وقتی که انسان به حرفش گوش میده برمیگرده میگه من از تو بیزارم!!
من خودم از پروردگار جهانیان میترسم...!
گرفتی قضیه رو؟