آرزوهای نزدیک..

خدایا به هرکه دل بستم تو دلم را شکستی..

پنجشنبه, ۷ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۱۵ ب.ظ

خدایا !

به هرکه دل بستم

تودلم را شکستی..

عشق هرکسی را به دل گرفتم

تو او را از من گرفتی..

هرکجا خواستم دل مضطرب

و دردمندم را آرامش دهم

و در سایه امیدی

و به خاطر آرزویی

برای دلم امنیتی به وجود آورم

تو یکباره همه را برهم زدی..

و در طوفان های وحشت زای حوادث رهایم کردی

تا هیچ آرزویی را دل نپرورم

و به هیچ چیز امیدی نداشته باشم

و هیچ وقت آرامش و امنیتی

در دل خود احساس نکنم..

خدایا !

تو این چنین کردی

تا به غیر از تو محبوبی نگیرم

و به جز تو آرزویی نداشته باشم

و جز تو به کسی امید نبندم

و جز در سایه توکل به تو

آرامش و امنیت احساس نکنم..

خدایا !

تو را بر همه این نعمت ها شکر..

 

....

*هربار که این پست رو میذارم

با دفعه ی قبل فرق میکنه..

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۰۷
رها آرزوهای نزدیک

نظرات  (۱۴)

سلام
حرفاتو قبول دارم
حتی میگن امام زمان (عج) هر روز صبح برای حسین (ع) اشک میریزن البته ناراحتی نیست اشکه
این چیزا رو که گفتی یاد این حرف افتادم
چه خوب میشه اینجوری باشیم.
وقتی امام (عج) خودشون رو هر صبح با فرهنگ حسینی (ع) کوک میکنن نمیدونم چی بگم.
اللهم عجل لولیک الفرج
گفتم که بستگی به ظرفیت آدم داره که براش نشاط بیاره یا نه.
امشب تو پارک رفته بودم دیدم چندتا جوون دارن با دنبک آهنگ میزنن و میخوندن با صدای بلند خب ناراحت شدم اما نتونستم برم بگم نزنید.
چون ظرفیت نهی از منکر رو ندارن و تازه ممکنه درگیری پیش بیاد.
حالا این ماجرای گریه, بعضی وقتها آدم با اینکه میدونه نباید از خدا ناراحت بود اما دلش از خدا میگیره این حرفم اصلا منطقی نیست اما بهرحال میگیره حالا همچین زمانی آدم اصلا دوست داره به ایمه (ع) فکر کنه؟
فقط دوست داره خالی بشه تا دوباره ظرفیت داشته باشه چون لبریز شده.
این حس خیلی تلخیه.
پاسخ:
نه الکی و شعاری ها. واقعا و حقیقتا در غیر این صورت معطلیم تو این دنیا.
این کامنت فرزانه رو که خوندم دلم گرفت
خانم فرزانه چرا اینجوری شدی؟
البته یه وقتایی آدم فقط میخواد گریه کنه این مواقع روضه گوش دادن برای بعضیها میشه موجب یه حس بد نسبت به خدا و مرسلین (علیهم السلام اجمعین) بعضی از ما جنبشو نداریم.
گریه یه وقتایی بهترین درمانه و هیچ چیزی رو نمیشه جایگزینش کرد چون ماله دله.
دل اگر متلاطم شد درمان آرام شدنش گریست که موجهای اشک رو از برکه دل میریزه بیرون.
بعضی وقتها خوندن جمله های مثبت و انرژی زا بیشتر کمک میکنه.
یه جایی آدم فقط میخواد بنویسه چون باعث میشه فکرش رو نوشتن جمع بشه.
درد همه بشریت گذشته است. هیچ کی به جلو نگاه نمیکنه.
کافیه بخوایم, خدا تو وجودمونه یعنی تو بخواه خدا هم خواسته.
تو اراده کن, خدا اراده میکنه.
بزرگترینی اگه بخوای.
بگردیم دنبال خدا تو خودمون مشکلاتمون حل میشه.
شاعر گفته به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
یا علی (ع)
پاسخ:
http://rafiqeaala.blogfa.com/1391/08
سلام رها...
روز سختی بود...
داشتم فراموش می کردم و آرام می شدم اما...
امروز باید برای انتخاب واحد می رفتم دانشگاه
خوب می دانست چطور بسوزاندم...
وانفسایی بود...
دوستی زنگ زد و خبر داد دارم مادر می شوم فرزانه...داری خاله می شوی عزیزم...
و من زدم زیر گریه...
و بیچاره دوستم که فکر کرد چقدر ذوق کرده ام...
و مزار شهدا آرامم نکرد...
و نمی دانی چقدر خرابتر از آن شب بودم...
و نمی دانی چه روزی داشتم...
و رفتم حرم...
رفتم گفتم:
امام رضا رها نوشته بود طبیبی...من بیمار...
مطبت شلوغه...اما من اورژانسی ام...
و در کنجی دنج به بدبختی خودم باریدم...
بدبختی حقیر بودنم... یا شدنم...
من دیگر فرزانه ی 5سال پیش نیستم رها...
ضعیف شدم...
آن قدر ضعیف که وقتی به پیرزنی کمک می کنم اشک هایم سر می خورد روی گونه ام...
دیگر صبور نیستم رها
و خوب می دانم مکافات کدام ثانیه ی زندگی ام را می دهم......
دعا کن برایم....
من زیادی ضعیفم برای این آزمونک ها حتی...
و ذوب می شوم در این یک ترم باقی مانده و هر روز دیدن او...
و من دلم قبر فتح المبین را می خواهد که مدفن اشک ها و دردهایم شد...
یا شرهانی را که زیر پرچم یا رسول الله ش لبخند محمد را می دیدم و بین الحرمین حسین و عباس را...
یا خدای خوشبوی گوهرشاد را می خواهم وقتی فائزه فریاد می زد: فرزانه اعتکافت باطل شد...
و من از ته دل می خندیدم و می گفتم: به چشیدن این خدای خوشبو می ارزد...
من دلم این ناب ترین لحظه های نورانی -کم و خیلی کم- را می خواهد...
خسته شدم از این همه ظلمت...
بگو خدای علی قیام کند در دلم رها...
بگو خدای حسین قارعه به پا کن رها...
یا بگو خدای زینب جرعه ی صبر و بصیرتم بنوشاند رها...
خدای فرزانه این روزها تب کرده در بیداد کفر فرزانه...
سلام
متن بسیار زیبایی بود . ممنون
پاسخ:
یا علی ع
سلام..استفاده کردیم..
پاسخ:
یا علی علیه السلام
نمیدونم چرا همیشه اینجور جواب میدی
من نگفتم من اینجوریم گفتم ته ذهنم اکثر کارهایی که انجام میدم بخاطر انسان دوستیه و دستوری که خدا داده نه اینکه بگم فلان کارو انجام میدم که خدا پاداش بده بهم.
انقدر خودمو گناه کار میدونم که اگه خدا ببرتم بهشت فکر کنم فقط بخاطر اینه که ته دلم ازش انتظار دارم بهشتی باشم.
و لطف و کرم خدا و رحمش نسبت به بنده ها بهشتیم کنه.
پاسخ:
موفق باشید.
مثلا خواستم به روی خودم نیارم که چی شده...
یک شکلات کاکائویی گذاشتم دهانم و شروع کردم به خاقانی خواندن...
این خاقانی هم اعجوبه ای بوده...
حالم مثلا خوب است...
گفتم بیایم سوال پیچت کنم
چندوقت پیش خواندم گروهی از بنی اسرائییل از یک صبح تا ظهر عده ای پیامبر را کشتند و بعد به زندگی عادی شان ادامه دادند!
اگر چیزی می دانی لطفا توضیح بده.
دوم سوال مرجع تقلید چه شد؟
و سوم این سقیفه کجاست؟ همان مجمع کوفیان بعد شهادت رسول و قضیه ی خلافته؟
گمانم با خودت بگویی حالش بد بود بهتر بود
راستی من باید از جناب ممد بخاطر شعرای خوشگلی که می گذارد بسی تشکر کنم.
دمش گرم و سرش خوش باد
خیلی حقیره کسی که بخاطر پاداش زندگی کنه و تفکراتشو عملی کنه.
دقیقا مثل کسایی که ایستادن تو روی حسین ع با این فکر که پاداش الهی نصیبشون میشه و ملعون ترین افراد شدن.
خدایا تو هر چی بخوای انجام میدی و هیچکی توان مقابله با تو رو نداره
عاقبت همه رو بخیر کن.
پاسخ:
واسه ما هم دعا کنید.
بوی گل ها از فضا، می رسد با دود و خون
یاد روزی کین زمین، غرق آتش بود و خون
هر طرف نخلی ز پا افتاده بود
پا و دست و سر جدا افتاده بود
عمه جان زینب(
درد داره...
وقتی بیشتر که به خدا هم نرسی...
اما
خیلی درد داره...
پاسخ:
اگه درد نداشت که مستحق پاداش نبود..
الحمد الله علی کل حال

الحمد الله علی النعمة...
از همــان روز که آدم به نفـــــس عادت کرد

حـــــجم آواز قـــناری به قفـــــس عادت کرد

جــــــبرئیل آمـــــد و لیکن همه ی اهـل حرم

گوش شان صرف به آواز جـرس عادت کرد

لغزش دســـــــت زلیخا نفــــــسی بود، ولــی

گوشه ی دامن یوسف به هــــوس عادت کرد

بگذریم از سر این قصه که عشق آمـد و بعد

سیب در ختم حکایت به مگــــس عادت کرد

یا تـنوری که در آن زمزمه ی منصور است

آخر کـــــار به افسانه ی خـــــس عادت کرد

شـــــــاید آن روز که آدم ز نفــــس می افتاد

به خود و هســتی و دنیا و قفــس عادت کرد
پاسخ:
!!
منم این مناجات رو دوس دارم
هرچند که گاهی باید عاقلانه به قضیه نگاه کرد...
رابطه ها همه از بیخ و بن منفی نیستن...
می دونی شاید فلسفه اش اینه که بسته بشی و کنده بشی!
بعد از کنده شدن به جای بهتری برسی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی