آرزوهای نزدیک..

شهید عشق(2).. شهید مسلم اسدی

يكشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۰، ۰۳:۴۱ ب.ظ
مسلم بعد شهادت رفیقش حسابی به هم ریخت

داغون شد

و رفت تو خودش

یواشکی اشک میریخت

اما اجازه نمیداد کسی اشکاشو ببینه

بعدا فهمیدیم

تو این مدت حسابی

با خودش کلنجار میرفته

هم رزمش میگفت من ازش کوچیکتر بودم

اما مسئولش هم بودم

میگفت یه روز صدام کرد

براش سخت بود چیزی ازم بخواد

اما غرورشو زیر پا گذاشت و ازم

نحوه ی وضو گرفتنو پرسید.

دیده بودم که نماز نمیخونه

و تو خط نماز نیست

به خاطر همین خوشحال بودم

که میخواد نماز بخونه

براش توضیح دادم

کم کم نماز خودندن رو هم یاد گرفت

آقا مسلم توبه کرد ..

و شروع کرد به خوندن نمازهای قضاش

و جبران مافات..

کم کم لحن  حرف زدنش هم تغییر کرد

مودبانه صحبت میکرد

وقتی ازش میخواستم برام از زندگیش بگه

میگفت من همه کار کردم

اما ۲ تا کارو هیچ وقت انجام ندادم

یکی اینکه به ناموس مردم کاری نداشتم

و دوم  اینکه هیچ وقت دزدی نکردم

بعدا فهمیدم که به پدر و مادرش خیلی احترام میذاشت

که همین کاراش و دعای خیر پدر و مادرش

باعث عاقبت به خیریش شد..

مسلم تغییر کرده بود

دنبال ثوابای مخفیانه بود

وقتی وارد  محل اسکانمون میشدیم میدیدم همه چی سرجاشه

و مرتبه ..

فراهم کردن آب تو اون زمان و تو منطقه ای که ما بودیم

خیلی سخت بود

اما با وجود مسلم

آب همیشه فراهم بود..

شده بود مشتری دائم زیارت عاشورا ..

انقدر نورانی شده بود که همه جذبش میشدن..

دیگه خیلی حرف نمیزد

بیشتر گوش میداد

و هرچی یاد میگرفت انجام میداد

حالا اون شده بود الگوی ما..

سیر تکاملیش به دوماه نکشید

اما تو همین دوماه

ره صد ساله رو طی کرد..

 و تو عملیات سیدالشهدا

مردونه شهید شد..

.

.

قطعه ۵۳ بهشت زهرا

ردیف ۱۴۴

شماره ۴

رفتید زیارت

برای ما هم دعا کنید..

لطفا برای شادی روحش یه فاتحه بفرستید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۱/۳۰
رها آرزوهای نزدیک

نظرات  (۱۲)

واقعاً زیباااااااااااااااااااا بوددددددددددددد!!!!!!!!!!!مرسی!!!!!!!!!
۰۳ اسفند ۹۰ ، ۱۸:۰۵ شورش علیه طمع=ربا و غارتگران بیت المال
ای وای آبجی با این داستان قشنگ بعد از چند وقت یه حال اساسی بهم دادی نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم فقط میگم خیلی ممنون متاسفانه من تهران نیستم ولی بجاش گلزار شهدای قزوین میرم راستی یه چیز دیگه وبت که داغونم کرد آهنگ وبت بود عاشق اینجور آهنگها هستم میشه کدش به من هم بدی همین امشب بزارم تو وبم.راستی لینکتم میکنم که آدرست گم نکنم.آخه امروز یه وب خوبه دیگه پیدا کردم که شما هستید. موفق باشید حتما دوباره میام
پاسخ:
موفق باشید.
سلام
خوندمش ولی نظری ندارم
شهید بود دیگه
اگه نبود که اینکارا رو نمیکرد
پاسخ:
اما فکر کنم باید برعکس میگفتی ! اگه این کار را رو نمیکرد شهید نمیشد..
دو ماه...

آخ...
بعضی ها چقدر آدمند...

حتی به 9 ماه هم نکشیده...یعنی به دوره تکامل یک جنین...چقدر من بدبختم...چقدر..
و من میان این همه نبایدهای مانده بر دل
میان خستگی های خمیازه و خواب آلودگی
آخرین نگاه را می جویم
نگاه گورکنی به شاخه تاک خشکیده...

ممنون از حضورت
سلام.

مرسی از اینکه به درخواستم عمل کردی...

مشتاقانه منتظر پست بعدیتم
پاسخ:
یا علی
مو به تنم سیخ شد...
۰۱ اسفند ۹۰ ، ۱۳:۰۲ فرزین نیک اندیش
سلام..
خوب و مورد استفاده بود..
ممنون
پاسخ:
خواهش میکنم.
سلام رها جان بابت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمال تشکر و قدردانی.
انشاالله مورد شفاعت شان قرار بگیریم.
پاسخ:
ان شاالله
aksaran migan in shahid in shekli bod on shahid on shekli bod
aya zaminei farahame ke kasi bekhad dar amal mesle shahida amal kone
?
ya faghat mitonim az ona khtere tarif konim
?
khatere tarif kardan kare badi nist vali serfe injame in kar kafi nist
پاسخ:
یا علی
خوش به سعادتش
ما که از آدم شدن خودمون ناامید نیستیم ولی خسته ایم
پاسخ:
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود..
۳۰ بهمن ۹۰ ، ۱۸:۴۸ رفتم رفتی رفت...به همین سادگی صرف میشویم
سلام

خیلی خیلی ممنون از روایت قشنگتون

کاش مسلم هم برا ما دعا کنه.....

خداحافظتون باشه.
پاسخ:
انشاالله که دعا میکنه..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی