آرزوهای نزدیک..

تو فقیر نیستی!

يكشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۰، ۰۹:۳۷ ب.ظ

گفت : فقیرم

گفت: نیستی

گفت: فقیرم!  باور کنید

گفت: نه ! نیستی

گفت : شما از حال و روز من خبر ندارید

و حال و روزش را تعریف کرد

گفت که چقدر دست هایش خالی است

و چه سختی هایی شب و روز میکشد

ولی امام هنوز قفط نگاهش میکرد..

گفت : به خدا قسم چیزی ندارم.

گفتند : صد دینار را اگر به تو بدهم

حاضری بروی و همه جا بگویی

که از ما متنفری؟

از ما فرزندان محمد؟

گفت : نه! به خدا قسم نه

- هزار دینار؟

- نه! به خدا قسم نه

- ده هزار دینار؟

-  نه! باز هم دوستتان خواهم داشت

گفتند: چطور می گویی فقیری ، وقتی چیزی داری

که به قیمت گزاف هم نمی فروشی؟

چطور میگویی فقیری ، وقتی کالای عشق به ما

در دارایی توست..؟

.

.

.روایت مردی که خدمت امام صادق علیه السلام رسید..

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۸/۰۱
رها آرزوهای نزدیک

نظرات  (۴)

kash oonghadr bichare naboodam va mitoonestam ghadre in daraE ro bedoonam
shayad ham behtar bashe begam, kash manam in daraE ro dashte basham
kheili aali bood.
پاسخ:
یا علی
سلام رها جان مثل همیشه عالی بود و بی نظیر وقتی نوشته های تو رو میخونم احساس ارامش میکنم خیلی عالی بود.
پاسخ:
یا علی
یا اباعبداله یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله .............................................................................................................................................یا وجیها عندالله اشفع لنا عنداله


التماس دعا خیلی محتاجم
پاسخ:
یا علی
salam webet ghashange
lezzat bordam
پاسخ:
موفق باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی