میگفت دیروز یکی اومد پیشم
گفت خانومم مریضه
اومدیم مشهد
حالش بد شد
رفتیم دکتر
اونم براش کلی دارو و آمپول نوشت
هر کدوم از آمپولاش دونه ای 35هزار تومن بود
هرچی پول داشتم دادم اونا رو خریدم
کم آوردم
قرض کردم و تمام دارو هاشو خریدم
اومدم حرم
رواق دار القرآن
بعد نماز صبح
گلای حرم رو بسته بندی شده پخش میکردن
یکیشم به من دادن
وقتی اومدم بیرون
کیفمو دزدیدن
همه چی رو زدن..
دارو های خانومم..
فقط گلای حرم که بهم داده بودن برام موند!
غصه دار شدم ..
رفتم خونه
همسرم گفت دارو ها کو؟
چیزی نگفتم
فقط به امام رضا گفتم
آقا جان آبرو داری کن..
به خانومم گفتم
یه دارو از حرم آوردم..
گلای حرم رو ریختم تو آب و بهش دادم..
خورد و تا ظهر نشده
تمام آثار بیماری از بین رفت..
.
.
اینارو همسر همون خانومی که شفا گرفته بود برای
یکی از خادمای حرم گفته بود
اونم برای ما
تو رواق دار القرآن
وقتی داشتن گلارو پخش میکردن
تعریف میکرد..
میگفت نمیدونم
اون خانم و آقا
الان اینجا هستن یا نه..؟
.
.
صدای گریه جمعیت اجازه نداد دیگه
چیزی بشنوم..
.............................................
.
.
اون که با یکم از گلای حرمت
شفا گرفت..
آقای من
دل من هنوز مریضه
با هیچ دارویی هم خوب نمیشه
میشه آبرو داری کنی ..؟