آرزوهای نزدیک..

من و یاد بهشت 2

چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۴۳ ب.ظ

سخت است یک آن ببینی که

بعد نماز هایت

فقط باید چشماهایت را ببیندی

و به ارباب سلام بدهی..

و حسرت سلام های بعد از نماز صبحی را بخوری

که به ضریحش نگاه میکردی و سلام میدادی..

سخت است یک آن ببینی که دیگر نمیتوانی برای مادرش

در حرمش گریه کنی..

سخت است در یک لحظه ببینی که دیگر نمیتوانی

روضه ی حضرت ادب را درست روبروی ضریحش گوش کنی و گاهگداری

چادرت را کنار بزنی و ضریح سرخش را وقتی پرده کنار میرود نگاه کنی..

سخت است دیگر نتوانی ایوان طلای نجف را ببینی..

سخت است اذن دخول برای حرم حضرت امیر نخوانی..

سخت است در یک آن کور شوی....

هرچقدر نگاه کنی و هیچی ضریحی  را نبینی..

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۰۷
رها آرزوهای نزدیک

نظرات  (۵)

...

انتظار...
حسرت...
التماس...
بغض...
اشک...
پاسخ:

مطمئنم به زودی میری

و اگه باهات نباشم حسرت واقعی اونوقت واسه من میشه..

زیارت قبول

پاسخ:

ما به امید زنده ایم..

انشاالله..

خوش اومدی زائر حضرت پدر....

سلامای من و رسوندی؟

تحویل سال کجا بودی؟...

عیدت مبارک.

پاسخ:

بله.همشونو

تو ایوان العلما.روبروی ضریح حضرت امیر علیه السلام..

 

سلام

زیارتتون قبول

الهی هب لی کمال الانقطاع الیک...

پاسخ:

علیکم السلام

انشاالله..

سخته

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی