پیش مطالعه
چند روز پیش
لابلای یک بحث فقهی
و بررسی نظرات اهل تسنن و شیعه
و بررسی بدعت هایی که خلیفه ی دوم وارد فقه کرد
استاد برای جا افتادن علت قبول نظراتِ خلیفه ی دوم توسط مردم
میگفتند:
در تاریخ داریم که ایشان در بازار که راه میرفت
وقتی داد میزد
زنان
از ترس
سقط
جنین
میکردند..
و در جای دیگر داریم که
اسم افراد را میپرسید
اگر از آن اسم خوشش نمی آمد
اسم دیگری برایش انتخاب میکرد
و طرف مقابل حق نداشت یا اینکه جرأت نداشت
حرفی بزند!
درظاهر استاد فقط میخواست فضای حاکم در آن زمان را برای ما ترسیم کند
نمیدانست که دارد روضه میخواند..
شاید هم میدانست و میخواست پیش مطالعه ای شفاهی برای روضه ی شب تقریر کند..
هرچه بود
م
ی
س
و
ز
ا
ن
د..
.
.
.
سرانجام اوّلی حکومت را به راهی در آورد ،
و به دست کسی ( عمر ) که مجموعه ای از خشونت ،
سخت گیری ،
اشتباه و
پوزش طلبی بود .
زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است ،
اگر عَنان محکم کشد ،
پرده های بینی حیوان پاره می شود ،
و اگر آزادش گذارد ، در پرتگاه سقوط می کند .
سوگند به خدا ! مردم در حکومت دوّمی ، در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند ،
و دچار دورویی ها و اعتراض ها شدند ،
و من در این مدّت طولانی محنت زا ، و عذاب آور ، چاره ای جز شکیبایی نداشتم ..
* نهج البلاغه خطبه ی سوم (معروف به خطبه ی شقشقیه)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام
قبول باشد ان شا الله عزاداری هایمان
خیلی دردناک و خوب نوشتید، خیلی. آجرک الله