آرزوهای نزدیک..

بنده ی فراری

دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۱، ۰۹:۴۰ ب.ظ

خدایا

وقتی به این فکر میکنم که تو ماه رمضونت

تو دستای شیطونو میبندی

با خودم میگم

منم باید دستای نفسمو ببندم

که حالا دیگه شیطونم درس میده

تربیت شده ست..

بدونه شیطونم کار خودشو انجام میده

باید افسارشو بگیرم بیارم تحویلت بدم

بگم من از پسش بر نیومدم

بیا خودت تربیتش کن..

کاش چن روزم بنده ات میشدیم..

کاش چن روزم حس بنده گیه تو رو تجربه میکردیم..

این همه بنده ی شیطون بودیم..

چند روزم بنده ی تو..

مگه چی میشه.....؟

میترسم از اون روزی

که موقع مرگ

نتونم اسم تو رو به زبون بیارم

میترسم

اسم چیزایی که بهشون وا بسته ام رو بگم..

اسم چیزایی که عمرمو باهاشون گذروندم..

از یه شی ء کوچیک گرفته

تا آدما و اتفاقا و دل مشغولیها..

هرچی..

هرچی که غیر تو باشه

هرچی که به خاطر تو نباشه..

هرچی که تو راه تو نباشه..

میترسم..

واقعا میترسم..

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۲۶
رها آرزوهای نزدیک

نظرات  (۹)

خدوندا تو میدانی .......
خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا مرا مگذار تنها لحظه ای
حتی . . .



منم ترسیدم

منم...
سلام خوندمو گریه کردم ....
التماس دعا
پاسخ:
امروز یه جمله دیدم که فکر میکنم برای آیت الله بهجت (ره) بود که فرموده بودن برای هم دعا کنید تا ملائک برای شما دعا کنند..
مردمانی هستند که می‌خواهند بدانند تو چه مرگــــت است ...
و وقتی بفهمند چه مرگــــتـــــــــــــــــــ است ...
بهت می‌گویند بس کن ...
انرژی منفی نفرست ...

اینجاست که سکوتـــــــــــــــــــــ معنا پیدا می کند ...
... و تنهـــــــــــــــــــــــایی می شود تنها چاره ... !!!




دوست عزیزم آپ کردم،

خوشحال میشم ببینمت تو وبلاگم
سلام
تا چشم به هم زدم ماههایی که عاشقشون هستم (رجب و شعبان) اومدن و رفتن و حالا که خوب نگاه میکنم میبینم تو این دو ماه نه تنها بنده خوبی نبودم تازه از قبل هم بدتر شدم ولی امیدوارم بتونم تو ماه رمضون امسال یه آدم دیگه باشم یه بنده دیگه باشم برا خدای خودم ... خدایی که تا حالا حتی یه بار و یه لحظه هم تنهام نذاشته ...
سلام دوست عزیز...
به روزم و منتظر حضور و نظر شما شما


قشنگ بود...اعوذباالله من شر نفسی
پاسخ:
خدای من.....
:)
گل برای شما بانو
۲۷ تیر ۹۱ ، ۲۱:۱۸ رفتم رفتی رفت...به همین سادگی صرف میشویم
میترسم
اسم چیزایی که بهشون وا بسته ام رو بگم..
اسم چیزایی که عمرمو باهاشون گذروندم........می ترسم

سلام و خدا حافظتون باشه
خدایا یکم بهم اراده بده .... یکم قدرت بده .....خدایا محکمم کن که تا زود نشکنم.....
از گناه میترسم.از دل مشغولی و وابستگی میترسم......
حتی اگه بهم ندی بازم خدایی اما توانشو بهم بده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی