آرزوهای نزدیک..

از تو میپرسم..!

چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۱، ۰۸:۴۴ ب.ظ

آیا تا بحال شده

یکی را که خیلی دوستش داری

او هم خیلی دوستت دارد

بخواهد که برایش کاری انجام دهی؟

میدانی که طرفت از آن آدمهایی نیست

که یک حرفی از روی بی حسابی اش

یا از روی نادانی اش بزند.

و تو بدون هیچ مکثی در چشمانش

نگاه کنی وبگویی

چون تو میگویی چشم...

 و بدون هیچ سوالی

 با اشتیاق بروی و آن کار را انجام بدهی؟

و هرلحظه که مشغول آن کار هستی 

در دلت خوشحال باشی که در حال انجام کاری هستی

که او میخواسته...

چه حسی پیدا میکنی وقتی که بفهمی

نفع آن کار برای خودت بوده...

 .

.

خدایا ..

بعضی وقتها دلیل کارهایی که گفتی انجام دهیم را

نمیدانیم

اما چون تو خواستی چشم..

ما به تو  اعتماد داریم..

حتی اگر با معادلاتمان هم جور در نیاید

باز هم چشم..

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۳/۲۴
رها آرزوهای نزدیک

نظرات  (۱۵)

از چه دید قشنگی نگاه کردی به این موضوع عالی بود...
harfaye ghashangie
پاسخ:
از حرف هیچی در نمیاد..!
مشکل اونجاست که نمیتونیم تو چشمای خدا نگاه کنیم!!!
خیلی قشنگ گفتی...
پاسخ:
مطمئنی مشکل همینه؟!
دارم فکر میکنم تازگی ها خدا کاری به من متحول کرده...من بدون درنگ گفتم چشم یا...اگه گفتم نه چی شد یعنی...
پاسخ:
...؟
۲۵ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۴۱ رفتم رفتی رفت...به همین سادگی صرف میشویم
یه دوستی دارم که همیشه میگه
خدا جباره.. یعنی جبران کننده س..
خدا بدهکار بنده هاش نمیمونه..
جبران میکنه همه ی سختی هایی که داری میکشی..
مطمئن باش............سلام
چـــــــــــــشـــــــــــــــــمـــــــــــــــ
باز هم چشم..
کاش میشد همه وقت بخدا چشم بگیم اونوقت اوضامون قطعا" بهتر از این بود.
پاسخ:
حتما بهتر بود..
ای کاش میشد یه گوشه نوشت:
خدایا.. امشب خیلی خستم،
فردا بیدارم نکن..
پاسخ:
قدر لحظاتمونو بدونیم..
مطلب خوبی بود
پاسخ:
ممنون
۲۵ خرداد ۹۱ ، ۰۹:۳۸ بسیجی عاشق
آونی که ما دوستش میداریم اگر بگوید برو بمیر به قطع و یقین میگویم که میروم و میمیرم



التماس دعا
یازهرا(س)


چه نوشابه ای باز میکنیم واسه هم ما اینجا
پاسخ:
قربون آدم چیز فهم..
سلام

عجب قلم گیرایی داری جدی میگم چندتا از پستهاتو خوندم خیلی به آدم گوشزد میکنه یجورایی یادمون میندازه که باید یکارایی بکنیم که نمیکنیم...
یکارایی رو نباید بکنیم ولی میکنیم...
کلا وارونه ایم‏[آیکون اندر تفکرات عمیق فرو رفتن‏]‏



دردهای یک دی ماهی مانده.......

نه .من فقط خسته ام.

به دستاش نیاز داشتم.

چاره را قهر دیدم.

بگذاریم خداییش را بکند


من در فرش چه به عرش
پاسخ:
مطمئن باش..
اما چون تو خواستی چشم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی