از تو میپرسم..!
چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۱، ۰۸:۴۴ ب.ظ
آیا تا بحال شده
یکی را که خیلی دوستش داری
او هم خیلی دوستت دارد
بخواهد که برایش کاری انجام دهی؟
میدانی که طرفت از آن آدمهایی نیست
که یک حرفی از روی بی حسابی اش
یا از روی نادانی اش بزند.
و تو بدون هیچ مکثی در چشمانش
نگاه کنی وبگویی
چون تو میگویی چشم...
و بدون هیچ سوالی
با اشتیاق بروی و آن کار را انجام بدهی؟
و هرلحظه که مشغول آن کار هستی
در دلت خوشحال باشی که در حال انجام کاری هستی
که او میخواسته...
چه حسی پیدا میکنی وقتی که بفهمی
نفع آن کار برای خودت بوده...
.
.
خدایا ..
بعضی وقتها دلیل کارهایی که گفتی انجام دهیم را
نمیدانیم
اما چون تو خواستی چشم..
ما به تو اعتماد داریم..
حتی اگر با معادلاتمان هم جور در نیاید
باز هم چشم..
۹۱/۰۳/۲۴